-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 29 اسفندماه سال 1386 03:05
بنام خدا عجب آن دلبر زیبا کجا شد عجب آن سرو خوش بالا کجا شد میان ما شمعی نور می داد کجا شد ای عجب! بی ما کجا شد برو بر ره بپرس از رهگذاران که آن همراه جان افزا کجا شد دیوانه همی گردم به صحرا که آن آهو در این صحرا کجا شد چشم من جیحون گشت ز گریه که آن گوهر در این دریا کجا شد مثنوی معنوی مولوی
-
التماس دعا
سهشنبه 3 آبانماه سال 1384 02:18
بنام خداوند علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ما سوا فکندی همه سایه هما را شهادت مظلومانه پیشوای شیعیان جهان را به همه مومنین و عزاداران آن امام همام تسلیت میگویم و از همه التماس دعا دارم. باشد که در این لیالی قدر ما را از دعای خود محروم نگذارید. خداوند یار و یاور همه باد.
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 23 شهریورماه سال 1383 01:38
مژده بده ، مژده بده ، یار پسندید مرا سایه او گشتم و او برد به خورشید مرا جان دل و دیده منم ، گریه خندیده منم یار پسندیده منم ، یار پسندید مرا
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 29 فروردینماه سال 1383 03:01
(( از روی پلک شب)) شب سرشاری بود رود از پای صنوبرها، تا فراترها می رفت. دره مهتاب اندود، و چنان روشن کوه، که خدا پیدا بود.. در بلندی ها، ما دورها گم، سطح ها شسته، و نگاه از همه شب نازک تر. دست هایت، ساقه سبز پیامی را می داد به من و سفالینه ی انس، با نفس هایت آهسته ترک می خورد و تپش هامان می ریخت به سنگ. از شرابی...
-
زلزله
سهشنبه 9 دیماه سال 1382 01:59
بنام خدا زلزله اخیر شهرستان بم یک بار دیگر رشادت و از خود گذشتگی ملت غیور ایران را نشان داد. به مردم داغدار این شهرستان و ملت ایران تسلیت میگویم و از خداوند شفای عاجل برای مجروحین و صبر برای بازماندگان این حادثه از خداوند خواستارم.
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 5 دیماه سال 1382 02:11
بنام خدا در این دنیای بی حاصل چرا مغرور میگردی سلیمان گر شوی آخر نصیب گور میگردی
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 2 آبانماه سال 1382 03:17
بسم الله النور باز امشب لرزشی سخت درون دل من افتاده دستها در پی حجمی ناپیدا حوض چشمم پر آبست تپش قلب من امشب به گلو ره برده سر من پر ز سراب دل من حسرتی ماهتاب در دلم امشب نقش یک ماه تمام است نقش یک ماه که می دانی که همین یک شبه را کامل است صبح فردا دم آن سر خی مهر دل من می شکند می ریزد دست من در پی آن قرص حجمی از نور...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 3 شهریورماه سال 1382 01:28
بنام خدا گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس ز ین چمن سایه آن سرو روان ما را بس
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 24 مردادماه سال 1382 00:04
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 20 مردادماه سال 1382 00:16
بنام خدا گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس زین چمن سایه آن سرو رولان ما را بس
-
کاروان
چهارشنبه 8 مردادماه سال 1382 02:09
بنام خدا همه شب نالم چون نی ، که غمی دارم دل و جان بردی ، اما نشدی یارم با ما بودی ، بی ما رفتی. چون بوی گل به کجا رفتی؟ تنها ماندم ، تنها رفتی چون کاروان رود... فغانم از زمین بر آسمان رود دور از یارم ، خون می بارم فتادم از پا به ناتوانی اسیر عشقم ، چنان که دانی رهائی از غم نمی توانم تو چاره ای کن که میتوانی گر ز دل...
-
ماه و من
چهارشنبه 25 تیرماه سال 1382 21:15
بسم الله اسمان شب سیاه ان طرف یک دو چشم پر زاشتیاق رو به سوی ماه این طرف یک دو چشم پر ز اب دیده به ماه بوسه ای ز جانب کسی می رسد به این طرف وان طرف اه وه که دلنشین ماه واسط من و تو است بو سه های مکررت می رسدز ره صبر کن عزیز من فرصت ماه همین یک دم است هستی اقاپور
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 24 تیرماه سال 1382 03:32
بنام او ای به زیر پوستم پنهان شده همچو خون در پوستم جوشان شده گیسویم را از نوازش سوخته گونه هام از هرم خواهش سوخته آه ای بیگانه با پیراهنم آشنای سبزه زاران تنم آه ای روشن طلوع بی غروب آفتاب سر زمین های جنوب آه آه ای از سحر شادابتر از بهاران تازه تر سیراب تر عشق دیگر نیست این این خیرگیست چلچراغی در سکوت و تیرگیست عشق...
-
لاله و لادن
شنبه 21 تیرماه سال 1382 03:17
بنام توانا مقدمه انسان موجودی اجتماعی است یعنی در اجتماع بدنیا می آید در اجتماع بزرگ میشود و در کل در یک کلمه وابسته به اجتماع است بدون اجتماع فرد نمیتواند تمام خواسته های خود را برآورده سازد . در کنار بعد اجتماعی بعد فردی وجود دارد که شخص کارهای روزمره خود را بتنهائی و بدون مشارکت دیگران انجام میدهد . تصور اینکه شخصی...
-
دعا کنیم
یکشنبه 15 تیرماه سال 1382 15:21
بنام او که همه از اویم و بازگشت همه بسوی اوست خدا همه رفتگان را بیامرزد
-
مناجات نامه
جمعه 13 تیرماه سال 1382 13:55
الهی به حرمت أن نام که تو خوانی و به حرمت أن صفت که تو چنانی ، دریاب که می توانی. الهی، عمر خود به باد کردم و بر تن خود بیداد کردم : گفتی و فرمان نکردم ، درماندم و درمان نکردم . الهی ، عاجز و سر گردانم : نه آنچه دارم دانم و نه آنچه دانم دارم . الهی ، اگر تو مرا خواستی ، من آن خواستم که تو خواستی . الهی ، به بهشت و حور...
-
یک مهیمان ناخوانده
چهارشنبه 11 تیرماه سال 1382 21:51
بسم الله آخرین پنجره آخرین صندلی تقویم ها راورق میزنم آمدنت با قرص ماه یکی ایست این چهاردهم کجاست هستی آقاپور
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 5 تیرماه سال 1382 00:58
بنام خدا صدای پای آب ..... من نمیدانم که چرا میگویند . اسب حیوان نجیبی است . کبوتر زیباست و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست. گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد؟ چشم ها را باید شست . جور دیگر باید دید. کار ما نیست شناسائی راز گل سرخ کار ما شاید این است و که در افسون گل سرخ شناور باشیم (سهراب سپهری)
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 29 خردادماه سال 1382 02:45
ز لیلی شنیدم یا علی گفت به مجنون چون رسیدم یا علی گفت مگر این وادی دارالجنون است که هر دیوانه دیدم یا علی گفت نسیمی غنچه ای را باز می کرد به گوش غنچه کم کم یا علی گفت چمن با ریزش باران رحمت دعایی کرد و او هم یا علی گفت یقین پرودگار آفرینش به موجودات عالم یا علی گفت خمیر خاک آدم را سرشتند چو بر می خاست آدم یا علی گفت...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 20 خردادماه سال 1382 00:38
بنام خدا تقدیم به دوستان آذری خوبم گولوم سنسن . باغیم سنسن . گلستانیم بهاریم سان اگر بیر قوش اولارسام من . خزانسیز لاله زاریم سان منه مریم . منه عیسی . منه تورات . منه قرآن سنین عشقینده صنعانم . منیم نازلی خوماریم سان دیلیم . آغزیم . سوزوم سنسن . گلوم . قلبیم . گوزوم سنسن منیم جانیم . ئوزوم سنسن منیم صبر و قراریم سان...
-
عروج
دوشنبه 12 خردادماه سال 1382 14:50
بنام خدا من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم سالگرد ارتحال امام خمینی این مرد قرن را به همه تسلیت میگویم. در طول تاریخ افرادی بودند که توانستند تاریخ را از سکون به حرکت در بیاورند. این افراد دارای اراده قوی و اعتماد به نفسی بودند.از جمله این افراد امام خمینی متحول تاریخ در این قرن بود ....
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 10 خردادماه سال 1382 00:58
بنام خدا دیوانه شود محرم در ماه محرم در ماه صفر هم ده ماه دگر هم (محرم اول نام یک نفر و محرم نام ماه قمری ) گفتنی ها زیاده آدم نمیدونه از کجا بگه از چی شروع کنه و چطور تموم کنه هر چی میخوای بگی بازم میبینی اون یکی بهتره و همینطور آدم میمونه چی بگه. از سیاست که بیزارم. چون از قدیم گفتند که پدر و مادر نداره. بهتره همون...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1382 03:03
ای چرخ فلک خرابی از کینه توست بیدادگری شیوه دیرینه توست ای خاک اگر سینه تو بشکافند بس گوهر پر بها که در سینه توست خیام
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1382 02:12
بنام او هر چی به این پسره ( محمد پسر خواهرم ) میگم بچه جان بشین درستو بخون هی شیطونی نکن. اگه میخوای شعر بگی از خودت بگو نه اینکه شعر مردم رو خراب کنی توی گوشش نمیره که نمیره. این آخری اومده شعرای قمیشی رو داره خراب میکنه البته با اجازه آقا سیاوش یکی از اون شعرا رو براتون میگم. اینه ( با آهنگ شعر بخونید ): مهندس شهر...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 26 فروردینماه سال 1382 02:37
بنام خدا عاشقانه ای شب از رویای تو رنگین شده سینه از عطر توام سنگین شده ای به روی چشم من گسترده خویش شادیم بخشیده از اندوه بیش همچو بارانی که شوید جسم خاک هستیم ز آلودگی ها کرده پاک ای تپش های تن سوزان من آتشی در سایه ی مژگان من ای ز گندم زارها سر شارتر ای ز زرین شاخه ها پر بارتر ای در بگشوده بر خورشیدها در هجوم ظلمت...